امشب وقتی نشستم تا نخستین مطلب را پس از چندسال دوری از سبزوارنیوز بنویسم، خیلی فکر کردم که این بار و با عزمی جزم تر از گذشته وارد گود و میدان این آوردگاه رسانه ای شوم.
چندین بار در ویژه نامه هفتگی «صدای ملت» نوشتم که رفاقت با هیچ مسئولی ندارم، مگر آنکه از مسئولیت به هر دلیلی کنار رفته باشد. این حرف را خیلی ها از من پرسیدند که دقیقا منظورم چیست؟
وقتی شرح دادم که رسانه نمی تواند تخت و تشک خود را در تالارهای مختلف نهادها و سازمان ها و ادارات پهن کند، خیلی ها فکر می کردند بلوف است! اما ناجوانمردی های زیادی را دیدم به جان خریدم اما هرگز و برای لحظه ای هم که شده، از مواضع حرفه ای ام کوتاه نیامدم! می دیدم و می بینم فالوده خوری های افراد زیادی که دستی در رسانه دارند، می بینم به نام خبر و روزنامه و به بهانه کار خبری، تهدید می کنند به افشاگری، تهدید می کنند به چاپ سریالی نق زدن هایشان را و وقتی که مسئول سست عنصری هم به اینها میدان می دهد، ناگهان عرصه عوض می شود و به مجیز او زمین و زمان را به هم می بافند.
کار رسانه جز مرارت هیچ برنمی تابد! کار رسانه هیچ چیزی جز عشق نیست! کار رسانه اگر تعهد به نام جاوید وطن و زادگاه و کشورت نداشته باشی، انتهای خط آن مشخص و معلوم است.
اگر نتیجه حرف زدن و آگاهی دادن، همان رفتار زننده و تلخ مدیریت یکی از مجموعه های خاص سبزوار باشد، نه تنها بازهم باج نخواهم داد، بلکه باز هم خواهم گفت! حتی اگر تمام شهر مرا نخواهند. اینها مهم نیست! مهم آن است که مردم قضاوتت کنند و نه هرکسی که ردای مسئولیتی را بر تن زده است.
مسئولیت تمام می شود و دوباره روز از نو و روزی از نو! خیلی از مدیران پیشین نیک می دانند که چه می گویم و این افتخار را دارم که به وقت کار، هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی تعارفی با کسی ندارم. پاسخگویی به مردم وظیفه ذاتی هر کسی است که قبول مسئولیت کرده است.
و وظیفه ما نیز دور نگه داشتن تمایلات، ارادت ها، دوست داشتن ها و ... است. یعنی بی هیچ تعارفی به دوست نقد کردن، بی هیچ عنقرتی دشمن را تحسین کردن و مخلَصِ کلام اینکه: آمده ایم تا برای دیار سربداران (از شهرستان خوشاب گرفته تا جوین، جغتای، داورزن، ششتمد، بردسکن و روداب) و در آینده ای نزدیکتر غرب خراسان بزرگ را پوشش خبری مناسب دهیم.
و حالا این گوی و میدان است و همچون سابق، نتیجه کار خودم را به نظر و آراء مردم نجیب دیارم می سپارم و نه قضاوت های دیگران.
آنها که تاکنون به من تاخته اند به خوبی می دانند (داغ جواب دادن و پاسخ دادن را بردلشان گذارده ام) و باز هم اگر بگویند، نه تنها پاسخی به بدگویی و شماتت آنها نمی دهم بلکه از خدا برایان آرزوی فهم و درک بیشتر را خواهم کرد.
به همین خاطر بار دیگر تمام بدی ها را بر خداوند می بخشم.
میثاق من ابتدا استعانت از حضرت حق است، سپس برمزار برادرم شهید محمود دباغی مقدم، مرحوم پدرم و همه دوستان و همشهریانم در دیار سربداران. بنابراین این عهد با نخستین مطلب که بر «پایگاه خبری تحلیلی سبزوارنیوز» حک می گردد، پایدار خواهد ماند.
نیمه خرداد ۹۹- تهران
جواد دباغی مقدم
انتهای پیام/د