گفتوگو: جواد دباغیمقدم
پیش از این گفته بودم اگر هندبال سبزوار یک حامی و اسپانسر بزرگ همچون دکتر میرعلی و موسسه ثامن الحجج داشت، هرگز خودم را در معرض چالشهای همیشه ناتمام ورزش و بخصوص هندبال سبزوار قرار نمیدادم. اما امروز دیگر موضوع نام من و بزرگترهای من در میان نیست، پای آبروی یک شهر و اگر درست اندیشیده شود، استان خراسان رضوی درمیان است.
این مقدمه را گفتم تا به شما بگویم که چقدر سخت است همصحبت شدن با یک دیپلمات و یک کارآزموده در عرصههای سیاسی و بینالمللی. و جالب اینجاست در خصوص ورزش و یک برند معتبر که حاصل خون دل دهها و صدها علاقه مند به ورزش و استخوان خردکردهی هندبال این شهر که حالا پایتخت هندبال ایران هم هست، صحبت کنی.
ورزش و اقتصاد را مردم باید بگردانند
نماینده کشورمان در سازمان جهانی جهانگردی سازمان ملل همچنین معتقد است: در جنگ تحمیلی اگر حاکمیت میخواست به تنهایی ورود کند، با همه وجود شکست را متحمل میشد و در آنجا همه مردم «تحمیلی بودن جنگ» را حس کردند و آن پیروزی و مقاومت هشت ساله و مثالزدنی به ارمغان آمد.
با این سخن او دو مقوله ورزش و اقتصاد را بدون مشارکت مردمی، فاقد اعتبار میداند که دلایل عمدهای آن را نیز شما خوانندهی محترم پیش از من بخوبی به آن آگاه هستید. و آنقدر مثال در همین حوزه هست قص علیهذه! نظیر تیمداری چند دههای دولت با دو تیم معروف و برند فوتبال ایران یعنی استقلال و پرسپولیس!
از دکتر میپرسم: شما چرا پای هندبال سبزوار ایستادهاید که او ابتدا با ابراز تأسف از وضعیت امروز تنها نماینده لیگ برتری استان خراسان رضوی (تیم نیروی زمینی سبزوار) میگوید: شنیده بودم نیروی زمینی ارتش حمایت از این تیم را در سبزوار پذیرفته است که بعدا خواندم تنها اجازه استفاده از نام نیروی زمینی ارتش پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را به سبزوار واگذار کرده است که اگر این طور نبود (یعنی دولت تیم را بخواهد مدیریت کند) مردم گمان میکنند ورزش باز هم در اختیار حاکمیت قرار دارد! اما امروز پس از مطالعه دعوت شما از خبرنگاران و نشست رسانهای که در دانشگاه آزاد اسلامی برگزار کردید، متوجه شدم چقدر جای خالی حامیان واقعی که همین مردم هستند، پشت سر تیم خالی است.
پاکسرشت با اشاره به شاخصههای اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی این دیار که هندبال یک برند ویژه برای سبزوار محسوب میشود یک پیشنهاد شاخص دارد و اینکه دعوت مستقیم به سرمایهگذاری، شیوه ناکارآمدی است، سبزواری هایی که نقشی در توسعه سبزوار دارند از قبیل اصناف و صنایع و سایر سطوح بیایند در تدارک یک شرکت سهامی و راه اندازی باشند و این شرکت کار اسپانسری هندبال سبزوار را ابتدا و سپس سایر رشتههای ورزشی را عهدهدار شود.
پرچمداری شما در حمایت از هندبال مرا به این نتیجه رساند که حامی هندبال سبزوار باشم!
او که پیشنهاد من را که هفته گذشته منتشر کرده بودم نیز مورد توجه قرار میدهد و معتقد است برای اینکه بتوانیم هندبال سبزوار را به سرانجامی برسانیم، راه چاره در حمایت تمام بخشهای دولتی و غیردولتی است.
ورزش را هر طور آنالیز کنید باید در اولویت اول مردم و حاکمیت باشد به همین خاطر همزمان با افتتاح هتل یک تونمنت ملی شطرنج برگزار کردیم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. سپس با موتورسواران و بعد از آن با دوچرخه سواران این رویه ادامه داشت تا اینکه وارد موضوع هندبال شدیم.
حقیقتا دیدم شما پرچمدار شدهاید و دلتان برای هندبال سوخت و به همین خاطر ما هم هندبال را در متن حمایت کاری قرار دادیم و باید اشاره کنم خدمت شما آقای دباغیمقدم که انسان اگر اقدامی کند نباید توقع کند تا با یک جبران خوب این کمک تمام شود! هم در زندگی شخصی واجتماعی و سیاسی به هیچ وجه نباید به فکر جبران باشد. من که شخصا فکر می کنم هر زمان ممکن است با یک انتقام مواجه شوم!
خودم را عادت دادم وقتی کاری را شروع می کنم در بده بستان حتی با خانواده و دوستان نزدیک، اگر اقدام مثبتی انجام میشود در انتظار بازخورد خوب نباشم. من همیشه منتظر انتقام هستم! در سطح جامعه هرکاری میکنم توقع ندارم کسی از من حمایت و یا حتی استقبال کند.
خوشحالم که مقابل یک خبرنگار پیشکسوت و فهیم که سطحش خیلی بالاتر از آنچه که من فکر میکنم هست این مصاحبه را انجام میدهم! شما را در قامت یک وزیر میبینم که انصافا در این حد هستید و یک سربدار شجاع و گستاخ (به این معنا که می تونید از همه موانع عبور کنید) قرار گرفتم.
اجازه بدهید تا ابتدا به ذکر خاطرهای بپردازم که طی آن متوجه میشوید نقش خبرنگار در یک جامعه چقدر میتواند موثر باشد! خاطره من در الجزایر رخ داد آنجا که یک خبرنگار منتقد و جدی به نام آقای غزالی علاقه مند به مصاحبه جنجالی بود و چون من از کشوری بودم که تأثیر زیادی میتوانست در جذب مخاطب برای او داشته باشد، که سرانجام نیز موفق شد، به او یک چیز گفتم: گفتم شما در سطح وزیر هستی و حتی در حد یک رییس جمهوری او فکر کرد شوخی میکنم اما چندی بعد غزالی همان خبرنگار منتقد و پیگیر وزیر فرهنگ الجزایر شد!
میپرسم: تغییرات زیادی در هتل جهانگردی سبزوار دیدهام، چرا تا به این میزان هزینه کردهاید؟ آن هم در حد یک هتل 5 ستاره؟
پیش از این نیز گفته بودم اگر بنا هست درباره استان شدن سبزوار ادعایی داشته باشیم شاخص و نیازهای ابتدایی لازم را برای مرکزیت استان شدن باید داشته باشیم. یکی از همین شاخصهها هتل است. فاکتورهای زیادی مورد توجه قرار می گیرد که تعداد و البته به نوع هتل ها و نوع ساختمان های واقع شده، امتیازات خاصی داده میشود که خب بنده هم سعی کردم در حد خودم، در این شرایط سخت و دشواری همه ما با آن دست به گریبان هستیم و شاهدیم بخش خصوصی هم عملا به گل نشسته است، شاید با انگیزهی سربداری و اینکه شاهد درخشش سبزوار باشیم.
اتفاقات زیادی در بازسازی و بهینه سازی هتل افتاد مثلا نمای هتل را به شکل سنتی-مدرن با اشکال زیبا برگرفته از مدرنیته و سنت، معماری سنتی سعی کردیم شکل بگیرد 45 تا ستون زیبا احداث کردیم و دو ستون هخامنشی با اشعار حافظ بر پیکرهی این دو ستون. سعی کردیم همه نیازهای کارآفرینان، خانواده ها و نیازی که یک شهر و یک مرکز استان بدان نیاز دارد را اینجا کنار هم داشته باشیم.
اینجا هفت رستوران شیک و مدرن را طراحی کردیم که در یک زمان 7 مراسم خوب و متفاوت توانایی برگزاری داشته باشد. برای جوانان کافی شاپ مناسب طراحی کردیم تا در فضایی دلپذیر بنشینند و گفت وگوهای دلنشین داشته باشند. رستوران کلاسیک با المان های شهری و رستورانی در آن درنظر گرفته شد. برای دورهمی های خانوادگی یا چنانچه هر کسی مهمان ویژه داشته باشد، در اینجا با همه امکانات از مهمان خود پذیرایی کند.
دو رستوران مجزا احداث کردیم با کاربردهای مختلف برای برگزاری رویدادها و پژوهشگر یا کارآفرین با پرزنت کردن کار خودش بتواند با ویدئوپرژکشن ارائه بدهد و پیش بینی همزمان با پذیرایی. رستوران سلف سرویس احداث کردیم تا مردم بتوانند ظهرها غذای مورد دلخواه خودشان را انتخاب کنند.
برای صبح ها در محیط باغ ویژه کار کردیم بصورتی که خود باغ را با چترهای رنگارنگ که همشهریان میتوانند عصرها و شبانگاه از محیط، از پذیرایی و شکوه پذیرایی و تشریفات لذت ببرند. همچنین سالن ویژه بانوان برای همایش های خانم ها، ویلا خصوصی درست کردیم که با خانواده در ویلای اختصاصی طراحی کردیم در ویلا بسته باشه و خودشان از خودشان پذیرایی کنند.
این تغییرات در اتاق ها هم رخ داد تا از صفر تا 100 هر اتاق مورد بازسازی قرار گرفته شود و شاهد هستید همه تجهیزاتش مدرن شده، تشک و تلوزیون ها همه مدرن و به روز شدهاند.
در تمام مدتی که دکتر از بازسازی و بازیابی هتل جهانگردی سبزوار میگوید، عشق و علاقه به این دیار را میشود در چهرهاش ببینی. اما من میخواهم درباره اینکه چرا به ورزش علاقهمند شده و اینک حامی پروپاقرص نیروی زمینی سبزوار هم شده است، بپرسم!
پاکسرشت اظهار میکند که اعتقاد شخصی بنده و زندگی خودم از جوانی با ورزش عجین بوده و در میانسالی و هم اکنون نیز هر روز در هرکجای دنیا یا کشور که باشم از ساعت 6 تا 8 صبح ورزش میکنم و چقدر تأثیر داشته در نوع زندگی خودم آن را به وضوح احساس کردهام و باید تأکید کنم ورزش دیگر از سلامت و نشاط هم عبور کرده و شکل قهرمانی، سیاسی و اجتماعی به خود گرفته و می تواند خودش طراح ایدههای سیاسی و اجتماعی یک ملت باشد.
وی در پایان میافزاید در زمینه حمایت از هنرمندان هم فعال هستیم تا برای آقای دستمزدی که هنرمندی سبزواری هستند اسپانسرینگ موسیقی باشیم تا کنسرتی در سبزوار بگذاریم. از موسیقی سنتی و محلی از دانش آموزان مدال آور و حتی در همین اواخر از خانم حسامی استقبال کردیم او تنها زن کوهنورد جهان در صعود به 8 قله بالای 8 هزارمتر دنیاست و مطمئن باشید ورزش اولویت اول ما در اینجا همچنان خواهد بود.
انتهای پیام/د