به گزارش سبزوارنیوز، طی چند روز گذشته هیچ سایت خارجی و داخلی از دیدار ترامپ و همسرش با اوباما و همسر او عکس و خبری منتشر نکرد.
طی چند روز گذشته ، هیچ تحلیلگر سیاسی که مشتاقانه تمامی تحرکات اقتصادی و نظامی امریکا را همچون یک وظیفه و رسالت حرفه ای، منتشر می کرد، ارزیابی شفاف و روشنی از وضعیت بحرانی امریکا مطلبی ننوشت.
از حرکتی پوپولیستی و پرورپاگاندمآبانه که برای کاهش خشم سیاهان انجام گرفته بود! گویا اخباری که از بیرون برای ما یا توسط عوامل داخلی ساخته می شود در پی ایجاد گرایش به مخاطبانی ویژه است که باورپذیری بیشتری نیز دارند.
به راستی چرا ذائقه ما برای برخی خوراک های خبری در حال تغییر است یا دچار تغییر شده است!؟ پرمصرفی اخباری از این دست، شاید به معنی کمرنگ شدن اعتبار منبع خبرهای داخلی است.
حتی شاید تخریب رسانه های بیدار در کشورمان را هم با هزینه های گزاف تری نشانه رفته باشد! اما خودمان هم بپذیریم کمی بی طرفی در تولید خبر می تواند کمک حال این روزهای ما باشد، اگرچه به اعتماد و سرمایه اجتماعی نیاز بیشتری داریم.
نویسنده اگرچه تلاش می کند این تغییر دیدگاه را نیز (همچون سایر هم سلفان در خبر) در راستای اهداف رسانه ای غرب بداند، اما آثار و علائم و خط و جریان پوشش تحولات اخیر در امریکا تحت هیچ شرایطی قابل پیش بینی نبوده و ممکن است، ماجرا به این زودی ها خاتمه نیابد. لااقل مشخص است که تحلیلگران رسانه های پیر نظیر لوموند و بی بی سی و حتی یورونیوز، متوجه عمق شکاف ایجاد شده بین حاکمیت امریکا با مردم خود شده اند.
با این همه وقتی مشاهده می کنیم در کشور ما صاحبان رسانه ای به این موضوع واکنش های خنثی و مماشات آمیز دارند، و از طرفی در کشورمان بهایی نیز به واقعیت انگاری از غرب داده نمی شود و بیشتر رسانه های داخلی مان سرگرم بده بستان های دم دستی هستند و در خوش بینانه ترین حالت ممکن مراقبند تا گاف ندهند، باعث شده تا این ظرافت ها کاملا نادیده انگاشته شود.
سالهاست کارشناسان خبری کشورمان به این نکته اذعان دارند که جریان پوشش اخبار در غرب به قدری سیستماتیک و فنی است که اجازه نمی دهد، هر اتفاقی در حوزه این کشورها ابهت و سیاست حاکم آن را نشانه رود اما به عنوان یک روزنامه نگار که سالهاست برای هیچ رسانه دولتی نمی نویسد، این تسامح در پرداختن به حقایق رسانه ای و پوست اندازی های تازه در مطبوعات و بنگاه های خبری فرنگی ها، در میان صاحبان و اندیشمندان اهل قلم کشورمان به یک عادت تبدیل شده و توان اظهارنظر نیز از ایشان سلب شده است.
به هرحال تا خوراک و آتش تهیه های دم دستی و سوژه های نخ نمای اختلافات داخلی جناح ها وجود دارد، باید هم انتظار نداشته باشیم که یک کار رسانه ای مناسب انجام نگردد.
با این همه خلاء ناشی از نبود متفکران رسانه ای در کشورمان این میدان را به دیگران داده تا نبض خبر و رسانه را در این کشور به امان خدا رها کنند.