جواد دباغی مقدم
در این عرصه نیز حالا مشخص شده است که ورود بی حساب و کتاب سیاسی ها به حوزه تخصصی ورزش، تا به چه میزان آثار و تبعات منفی را گریبانگیر ورزش کشور کرده است. شاید اگر بخواهیم فهرستی از چهره های سیاسی که توانسته اند در ورزش اثرگذار باشند را نام ببریم، شاید بعد از «محسن صفایی فراهانی» در فوتبال، کمتر چهره مقبولی را بشود نام برد.
که باز هم و صدالبته در همان زمان همین سیاسی ها بودند که در محافل مختلف این چهره را تخریب کرده و اجازه ندادند تا او تمام آنچه که در توان دارد برای اعتبار بخشیدن بیشتر به فوتبال ایران انجام دهد. به راستی همگان نیز دیدند وقتی او رفت چهره ای نظیر دادکان توانست افتخارات زیادی کسب نماید که البته او نیز بارها به این نکته اذعان داشته است که صفایی فراهانی معبر اصلی را ایجاد کرده بود.
ورزشی های سیاسی، سیاسی های ورزشی
باید این نقد را وارد هم دانست که یورش ورزشی ها نیز به عرصه سیاست، بارها و بارها رخ داده است که باز در این میان شاید تنها نام ماندگار ورزشی در این عرصه نام پهلوان رسول خادم، در همان زمان کوتاه چندساله، جلوه ای کم نظیر از درایت و فراست را به سیاست بخشیده است.
البته این همه حضور پی در پی ورزشی ها بخصوص در شوراهای اسلامی شهرهای مختلف نیز نتوانست نمای دقیقی از اعتبار و محبوبیت میادین ورزشی آنان را در عرصه سیاست نشان دهد.
با این همه صحبت از ورزش ریشه ای و شاهنامه ای مان اگر می شود، متوجه برخی مسایل می شویم که در کنکاشی مختصر، برخی حقایق چه بخواهیم و چه نخواهیم در دل آن به یادگار مانده است که اگر امروز هم به آن نپردازیم شاید بعدها بسیار دیر باشد.
خاستگاه ورزش های رزمی ایران است
نخستین بار ژاپنی ها و سپس کشورهای خاوردور، رشته های ملی خود را با تلاشی پیگیر توانستند نام ورزش های بومی و ملی خود را در فهرست ورزش های المپیکی جای دهند. جودو که وارد شد، رشته های رزمی یکی پس از دیگری رقابت های ملی و بین المللی خود را برگزار کردند و البته در میان غفلت و فراموش به اعتبار ملی خودمان برخی رشته های ورزشی به نام سایر کشورها ثبت شد به گونه ای اگر امروز مثلا از ورزشی همانند «کونگ فو» حرف بزنیم بلافاصله رد پای چین و تایپه و کره و خاوردور متبادر می شود حال آنکه با همه اعجاب، این رشته ورزشی از درون ایران برخاسته است.
قطعا در آینده در این باب سخن خواهیم گفت منتها، نکته عجیب در خصوص ورزش ملی «ورزشهای زورخانه ای» باید اعتراف کرد با وجود ظرفیت هایی که این رشته دارد، با گذشت چند دهه از ثبت فدراسیون جهانی آن، هنوز توفیق مناسبی در عرضه جهانی نیافته ایم. اگرچه شاید به زعم متولیان سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک کشورمان، بهره گیری از ظرفیت دیپلمات های سیاسی برای این ورزش منظور نظر بوده است و طبیعتا بخاطر دانش مختصر و نداشتن تسلط به قوانین ورزشی، این افراد نیز نتوانسته اند به طور جامع از آن در محافل مختلف بین المللی دفاع نمایند.
اوج تغییرات ورزش زورخانه ای در دوره استیلای مغولان
مرحوم مرشدکهن کسوت «سیدحسن نقیب زاده» درباره ریشه این ورزش در سمیناری در تهران گفته بود، در حمله مغولان از اجتماع مردان جلوگیری می شد، و بدین ترتیب محل این ورزش با سردَمی بسیار کوتاه بود تا شک و تردید مغولان را برنتابد و فکر نکنند در این محل با دربی چنین کوتاه، آدمها و ورزشکاران برای اجرای حرکات ورزشی در آن حضور یافته باشند.
قیام تاریخی سربداران برخاسته ای نهضتی بود که توسط قلندران و پهلوانان ورزشی همچون عبدالرزاق باشتینی شکل گرفت و به وجود آمده است. بنابر شواهد موجود نیز مهد این رشته را سبزوار و دیار سربداران می دانند.
یا در جایی دیگر این مرشد مرحوم، علت پایین بودن و گودی زورخانه را تشریح کرده بود که از خاک و گیاهان خشک برای کف آن استفاده می شده است تا رطوبت روی کف محل ورزش باقی نماند.
با این همه ابزار مورد استفاده این ورزش تمامی آنها، کاربردهای مشخص نظامی داشته که همین دلایل و ویژگی های تاریخی، هویت خاصی از ورزش و مهد ورزش پیش و روی علاقه مندان به ورزش و تاریخ ایران می تواند بگشاید.
ورزش زورخانه ای تا جهانی شدن فاصله دارد
در آناتومی و حوزه پژوهش های فیزیولوژی ورزشی «ورزش های زورخانه ای» کار کارشناسی خوبی انجام نشده است، آسیب های ورزشی این رشته را نشناخته ایم و برخورد ما با این رشته نیز قطعا بیش از آنکه جنبه معرفی صحیح داشته باشد، به ظواهر آن پرداخته شده است.
با همه این اوصاف ورزش زورخانه ای، قابلیت بین المللی شدن دارد اما افراد گمارده شده این نیت را ندارند و در یک کلام «بدرد این کار نمی خورند» که قطعا به این موضوع نیز، ناظران و مسئولین شجاعانه باید برخورد کنند و حقیقت را بازگو نمایند.
امروز شاهد وجود شکاف عمیق بخاطر روابط سیاسی و دنیای احاطه شده اطراف متولیان این رشته، هم ورزش، هم پهلوانان، هم فرهنگ و هم اصول زیرپا گذاشته می شود.که این خود یکی از آسیب های جدی به این ورزش کهن است.
سالهاست که بسیاری از مسئولین ورزش بخاطر دیدگاه های سیاسی حق را نادیده می گیرند و با اینکه به وضوح حقایق روشن است اما با وجود حقانیت ها، همواره جبهه گیری های خاص خود را دارند.
انتهای پیام/د